5. توانمندیهای مدیریتی
بدون تردید نیاز اصلی و واقعی نسل جوان و جامعه ما فرهنگ و فرهنگسازی است و این حقیقت را نمیتوان کتمان کرد که در یک نگاه تحلیلی و عمیق بسیاری از نارساییها در حوزههای مختلف حکومت و جامعه به فرهنگ به معنای عام و وسیع آن و ارزشهای دینی برمیگردد و حل مشکلاتی از قبیل رفاه عمومی، عدالت اجتماعی، امنیت داخلی، اشتغال، ارتقاء سطح علمی، اصلاح رفتارها و پرهیز از ناهنجاریها با تقویت فرهنگ و ارزشهای اسلامی و تعمیق آموزههای دینی در متن جامعه امکانپذیر است. از این رو شایسته است که مدیران براساس نظریات دقیق کارشناسی صحیح، بدون تنگنظری یا افراط و تفریط نیازهای فرهنگی جامعه را بشناسند و با پرهیز از نگرشهای مقطعی یا تک بُعدی همراه با واقعبینی و آرمانگرایی، ارتقاء سطح فرهنگ و رفاه عمومی توام با حفظ شعائر اسلامی، رفع فقر و فساد و تبعیض از راه ترویج آموزههای دینی را در عمل به نسل جدید نشان دهند. مقام معظم رهبری در ترسیم سیاستهای کلان برنامهی توسعه به جامعیت و آیندهنگری در امور فرهنگ، اخلاق و ارزشها تأکید دارد: «در برنامه، فرهنگ، امنیت، معنویت و اخلاق باید حتماً دیده شود، فقط رشد اقتصادی مورد تکیه نباشد.» نکته دیگر عملگرایی مدیران در عرصه فرهنگ است که دستورالعملها و رهیافتها فقط در قالب برنامه، لوایح و لفظ و شعار خود را نشان ندهد بلکه در میدان عمل به منصهی ظهور برسد و مردم و جوانان تشنه عمل و صداقت را با خدمترسانی فرهنگ و عملگرایی به ارزشها دلگرم و به ارزشها و معنویات جذب کنند. جوانگرایی نظام اسلامی و تنوع مطالبات و نیازهای نسل نو که در محیط نظام اسلامی نشو و نما میکند. مسئولیت کارگزاران و متولیان فرهنگی را نسبت به شکوفایی استعدادهای دینی و زمینهسازی برای رشد و بهرهوری ارزشهای انقلاب بیشتر میسازدو از این رو بایسته است که مدیران نظام برای ایجاد انگیزه درونی و شوق و گرایش بیشتر جوانان به فرهنگ اصیل و ناب اسلام زمینههای مشارکت نوجوانان و جوانان در امور فرهنگی و تبلیغی را فراهم سازند تا جوانان با نشاط و شعور جوان خود در بهبود وضعیت فرهنگی و اخلاقی جامعه سهیم باشند و در برابر تهاجم گسترده فرهنگ بیگانه مقاومت نمایند.
6. احیای امر به معروف و نهی از منکر
قویترین ابزار فرهنگی تضمینکننده حیات توام با پویایی و شادابی ارزشها و یکی از اصول کلی سیاست داخلی فرهنگ اخلاقی نظام اسلامی احیاء و استمرار اجرای اصل امر به معروف و نهی از منکر است. امام محمدباقر(ع) دربارهی سامان دادن تمام ابعاد امور زندگی انسان میفرماید: «امر به معروف و نهی از منکر، راه پیامبران و روش صالحان است، فریضهی بزرگی است که به سبب آن فرائض برپا، راهها امن، کسبها حلال، مظالم(به صاحبانش بازگردانده) زمین آباد، حق از دشمنان گرفته میشود و امر(حکومت) تحکیم مییابد. حضرت علی(ع) در مقایسهای میان امر به معروف و نهی از منکر با سایر فرایض دینی این عمل را شایستهترین کار نیک و محبوب نزد خداوند میداند و میفرماید: «و تمام کارهای نیکو و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چونان قطرهای(آب دهان) بر دریای مواج و پهناور است.» قدر مسلم یکی از دلایل برتری این فریضه دینی بر سایر اعمال این است که با احیاء و همگانی شدن این اصل تمام ارزشها و نیکیها در جامعه تجلی مییابد و کارهای ناپسند رخت برمیبندد و احساس مسئولیت همگانی نسبت به احیاء و حفظ ارزشها و طرد رفتار منفی در برابر ضدارزشها پدید میآورد و سلامت جهتگیری کلی نظام بر محور ارزشمداری و اصلاحات دینی و اسلامی را تأمین میکند. البته امر به معروف و نهی از منکر دارای ابعاد و مصادیق مختلفی است و از جهات گوناگون قابل بحث است: شرایط، مراتب، شیوهها، منافع، ضررهای ترک آن که همه باید برای نسل جدید به خوبی تشریح و تبیین شود و این اصل بنیادین و قوامبخش نظام اسلامی در صورتی مؤثر خواهد بود که براساس معیارهای مشخص نسل به نسل به صورت یک فرهنگ عمومی و دائم در جامعه رواج یابد.
7. ولایتمداری
کارنامه درخشان و موفق انقلاب و رویش ارزشهای اسلامی مرهون اطلاعات از امام و رهبری و نهادینه شدن فرامین و راهبردهای این بزرگوار است. رهبری یکی از ارکان اصلی نظام اسلامی و رهبر همانند طبیب توانمند و دردآشنایی است که همواره نبض امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نظام اسلام را در کنترل خود دارد و هوشیارانه راهبردهای فرهنگی و راههای علاج مشکلات فرهنگی و جوانان را ترسیم میکند. عمل به نسخههای شفابخش ولایت فقیه همواره باید نصبالعین مدیران و مسئولان و ملت قهرمان قرار گیرد. آشنایی با اندیشههای امام و رهبری و اطاعتپذیری در نسل جدید به گونهای نهادینه شود که اندیشه امام و رهبری در امور فرهنگی و دینی در تار و پود جان جوانان تنیده و به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود. هرچند حاکمیت ولایت فقیه فینفسه یکی از ارزشهای والای دینی و انقلاب اسلامی محسوب میشود. اما تبلور سایر ارزشهای اخلاقی در پرتو رهبریهای حکیمانه ولایت فقیه و اطلاعتپذیری مردم و نهادینه شدن و قانونمند ساختن راهبردها و راهکارهای فرهنگی این مقام منیع در سطوح مختلف جامعه امکانپذیر است.
ظهور نسل جدید انقلاب اسلامی که عمدهی جوانان نظام مردمسالاری دینی به شمار میآیند، ایران اسلامی را به رتبه جوانترین جمعیت کشورهای دنیا ارتقاء داده است. بدیهی است که با پیشگیری از گسست نسلی و بهرهگیری معنوی و اخلاقی از این ذخایر گرانبهای الهی میتوان به سوی افق روشن نظام اسلامی به پیش رفت و دستیابی به هدفهای والا و آرمانی را برای حاکمیت دینی ممکن ساخت. تحقق کامل و جامع ایدههای چشمانداز بیست ساله رهین پرورش و تربیت این نسل است تا بتوان توسعه پایدار و اقتدار بینالمللی و سیاسی آمیخته با ارزشهای دینی را به منصهی ظهور رساند. بنابراین کارگزاران فرهنگی نظام و به خصوص روحانیت رسالت مهمی در انتقال ارزشهای جامع و انسانساز دینی به نسل جدید به دوش دارند. درک نیازهای روحی و فکری جوانان، به کارگیری شیوههای نوین تبلیغی، پرهیز از سطحینگری به مبانی فرهنگی و دینی انقلاب، خرافهزدایی و پیرایش متون آموزشی و از همه مهمتر عملگرایی و سادهزیستی در رفتار، کارآمدترین راهکارهایی است که جوانان را به دین جذب میکند. فطرت پاک و جنبه ملکوتی جوانان آنان را تشنه معارف دینی و آراستگی به ارزشها ساخته است و با یک برنامه منسجم و جامع همراه با صداقت در رفتار و گفتار میتوان این انرژی عظیم و آیندهساز را به میدان آورد و انقلاب اسلامی ایران را بیمه کرد. رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی بر این عقیده استوار بود که: «انقلاب اسلامی بزرگ ما قبل از آنکه انقلاب سیاسی و اجتماعی باشد یک انقلاب معنوی و روحانی است.» بنابراین حفظ و استمرار این نهضت به تقویت معنویت، اخلاق و دین در نسلهای بعد بستگی دارد و رسالت و ماموریت اصلی روحانیت نیز همین است.